خاطرات روزی که اومدی پیشمون
سلام عزیز دلم به خونه دل مامان خوش اومدی امروز سه روزه که می دونم اینجا پیش منی قربون شکل ماهت برم مامان جون چقدر منتظرت بودم از صبح روز سه شنبه (28 تیر 1390)که بابایی حدس میزد تو اومدی همش قر می داد و منو می بوسید و شادی می کرد . من چی؟چی بگم مامان جون من نه حتی فکرشم نمی کردم تو اینجایی الهی فدات بشم . هم خدا رو ...
نویسنده :
سمیه
19:41